قصه کودکانه صوتی دوستان
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود هر روز صبح خروس بادی به گلوش می انداخت و میرفت توی تویله تا بقیه حیون ها رو بیدار کنه. خوک و موش هم که دوستاش بودن هر روز صبح بهش کمک می کردند …
نوشته های مشابه
قصه کودکانه صوتی خال خالی و تراکتور
قصه کودکانه صوتی تی تی تمساح باهوش
قصه کودکانه صوتی بوی خوش زمستان، بوی گل یخ
قصه کودکانه صوتی بزرگترین عید دنیا
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید