قصه کودکانه صوتی زنبور
دختری بود که با خانوادش توی یک روستا زندگی می کردند. خونه ی اونها تو دل طبیعت بود. یک دشت بزرگ پر از گل و درخت و سبزه و حیوان های جورباجور. خونه اونها دوتا باعچه دراز داشت …
نوشته های مشابه
قصه کودکانه صوتی دو هندوانه و یک گاو
قصه کودکانه صوتی دل موش کوچولو
قصه کودکانه صوتی خرگوش سفید و خال خالی
قصه کودکانه صوتی گرگ بد گنده و سه بچه خوک
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید