قصه کودکانه صوتی خواب و پسرک
بعد از ظهر بود، همه خوابیده بودن. پدر، پدربزرک،مادر، مادر بزرگ، خاله و حتی خواهر کوچولو پسرک. فقط پسرک بود که نخوابیده بود و توی حیاط بازی می کرد. در همین موقع خواب از راه رسید و تا پسرک رو دید …
نوشته های مشابه
قصه کودکانه صوتی چه خانه ی زیبایی
قصه کودکانه صوتی خانه جدید خارپشت
قصه کودکانه صوتی گرگ و هفت تا بزغاله
قصه کودکانه صوتی جوجه های دارکوب
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید