قصه کودکانه صوتی دندون مروارید گیس گلابتون
توی روزگاران خیلی خیلی قدیم یک مردی بود که سه تا دختر داشت. این سه تا دختر عادتشون بود که هر روز باهم میرفتن توی دشت و کلی باهم دیگه حرف میزدن. یک روز از همین روز ها وقتی سه تا خواهر داشتن باهم حرف میزدن یهویی خواهر بزرگتر رو کرد به اون دو تا و گفت …
نوشته های مشابه
قصه کودکانه صوتی بشنو و باور نکن
قصه کودکانه صوتی جوجه های دارکوب
قصه کودکانه صوتی چکه آب،چکه باران
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید