قصه کودکانه صوتی گودال آب
توی چمن زار بارون باریده بود و مدت کمی بود که قطع شده بود . مرغ چاق و مهربون قطه ما رفته بود به چمن زار و داشت به چمنها نوک میزد و دونه می چید و حسابی داشت لذت می برد و برای همین هم داشت آواز می خوند. همینجوری که داشت واسه خودش میرفت یکمرتبه رسید به یک گودال پر از آب بارون.
نوشته های مشابه
قصه کودکانه صوتی پیرزن و روباه
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید