یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود دوتا مرد بودن که اسم هر دوتاشون بتمن بود. بتمن ها معروف بودن به اینکه همیشه به همه کمک می کنند.
قصه گفتن برای کودک ، فواید بسیاری دارد از جمله ممارست کودکان در مهارت هایی نظیر گوش دادن، تجسم، تصور و خیالپردازی. وقتی شما داستانی را به جای خواندن از روی کتاب، برای آنها تعریف می کنید، آزاد هستید که از تخیل خود استفاده کنید و بعضی کلمات را که حس می کنید برای کودک مناسب تر است در آن بگنجانید. خواندن داستان برای کودک، قدرت تخیل او را افزایش می دهد. زرافه جادویی تلاش می کند که مهارتهایی نظیر گوش دادن، تجسم، تصور و خیال پردازی را در کودکان تقویت کند .
قصه کودکانه صوتی بابا بزرگ نجار
یکی بود یکی نبود، زیر گنبد کبود دختری بود که توی یک شهر کوچیک با خانوادش زندگی می کرد. اونا یک خونه ی خیلی بزرگ داشتن با یک حیاط خیلی
قصه کودکانه صوتی آهوی جادو شده
روزی روزگاری توی سرزمین خیلی دور پادشاهی به اسم جانت زندگی میکرد که آرزو داشت فرزندی داشته باشه. همیشه دعا می کرد و به آدمهای زیادی کمک میکرد تا شاید
قصه کودکانه صوتی پسری در طبل
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود. روزی روزگاری توی سرزمین خیلی خیلی دور، زن و مردی زنگی می کردند که یک پسر داشتند به اسم حنفی
قصه کودکانه صوتی تنور
یک دختر بود که توی یک روستا همراه با پدر و مادرش زندگی می کردند . مادر اون دختر به دلیل بیماری که داشت مجبور بود بره به شهر تا مداوا بشه اما توی اون سفر پدر و دختر همراه با مادرش نرفتند .
قصه کودکانه صوتی دو خواهر
روزی روزگاری توی یک دهکده ای که نه خیلی دور بود و نه خیلی نزدیک زن و مردی زندگی می کردند . اون زن و مرد دو تا دختر داشتند که به تازگی شوهر داده بودند و از خودشون دور شده بودند خیلی دور
قصه کودکانه صوتی خروس دانا
یک خروسی بود که خیلی دانا بود تا حالا چندین بار گرفتار روباه شده بود اما هر بار با کمک به کار بردن فکرش تونسته بود نجات پیدا کنه . یک روز خروس بیرون ده مشغول دونه خوردن بود که از راه دور دید که روباهی داره به سمتش میاد
قصه کودکانه صوتی شکارچی و طوقی
یک دشت بزرگی بود که خیلی زیبا بود و پر بود از گل و درختهای خوشگل . یکی روز که هوا خیلی خوب و آفتابی بود ، یک شکارچی که اونجا زندگی میکرد با خودش فکر کرد که امروز پرنده ها توی هوا پرواز می کنند .
قصه کودکانه صوتی گودال آب
توی چمن زار بارون باریده بود و مدت کمی بود که قطع شده بود . مرغ چاق و مهربون قطه ما رفته بود به چمن زار و داشت به چمنها نوک میزد و دونه می چید و حسابی داشت لذت می برد و برای همین هم داشت آواز می خوند. همینجوری
قصه کودکانه صوتی احمد و سارا
داستان احمد و سارا قصه پسری است که به تازگی خواهر دار شده است. قبل از به دنیا آمدن سارا، خیلی خوشحال است ولی بلافاصله بعد از ورود او و دیدن توجههای اطرافیان ناراحت میشود
قصه کودکانه صوتی حسن کچل
پیرزن قصه ما یه پسر تنبل و کچل داشت به نام حسن. همه به اون حسن کچل می گفتن. صبح تا شب تو خونه مشغول خوردن و خوابیدن بود و هیچ کار دیگه ای انجام نمی داد …
قصه کودکانه صوتی پیرزن و روباه
یکی بود یکی نبود روباهی بود زبر و زرنگ با دم قشنگ. یه روز آقا روباهه از جنگل بیرون اومد و به طرف مزرعه ای که اون دور و برا بود رفت. تا غذایی برای خودش پیدا بکنه …
قصه گویی، فرایندی است که اگرچه ممکن است در میان همه قشرها انجام گیرد، اما مخاطبان اصلی آن کودکان و نوجوانان اند. نقش و تأثیر قصه چه به صورت گفتن از حفظ و چه خواندن از روی متن و تصویر، کاملا بدیهی و روشن است. استفاده از این شیوه در دوره های پیش دبستانی و دبستانی، ضروری است. قصه ها به جهت سادگی، روانی و برخورداری از عنصر خیال، معمولا بهتر شنیده می شوند تا خوانده شوند. به این خاطر است که می بینیم هنر قصه گویی، عمری به بلندای تاریخ دارد. عمر آن، به اندازه عمر آدمی است قصه مثل لبخند، زبان حال مشترک همه انسانهاست که هر یک به طریقی آن را باز می گویند. همه غم ها و غصه های آدمیان در قصه ها تلنبار شده اند. قصه، یادآور تمام دیروزهای سبز ماست که در دوران خوب کودکی به سر شدند و اکنون فقط بعضی از ما، یعنی آنها که نخواسته اند کودکی خویش را فراموش کنند، دلبسته و وابسته به آن می باشند. می خوانند، می گویند، می شنوند و می نویسند تا آرام گیرند. اما به خاطر صمیمیت و معصومیت خاصی که در عالم قصه وجود دارد، گفتن و شنیدن آن برای بچه ها جالب تر است.
قصه، درهای تازه بیان و ادای مقصود را بر روی کودکان می گشاید و وسایل و ابزار کاملا متفاوتی برای بازگو نمودن تجربه ها، مشاهدات و احساسات در اختیارشان می گذارد. در همان زمان که بچه ها در تنهایی و انزوایی خاص و در میان دیوارهای سیمانی خانه و مدرسه محصور شده اند، قصه، سفر عاطفی بسیار خوبی است که در آن رؤیاها و آرزوهای خویش را باز می یابند. به همین خاطر است که گفته می شود توجه به امر قصه گویی برای بچه ها باید از وظایف اصلی والدین،مربیان و معلمان باشد. همان طور که بازی جزیی از زندگی بچه هاست، قصه گویی و نمایش خلاق نیز جزیی از زندگی بچه هابه حساب می آید. قصه کودکانه در نگاه اول تأثیر سرگرم سازی دارد، اما از نظر تاریخی، قصه گویی به همان خوبی که برای سرگرم کردن کودکان مورد استفاده واقع شده، برای تربیت آنها نیز به کار رفته است.یکی از تأثیرات قصه گویی در همین وادار سازی کودک به تفکر و تأمل است که در پایان یک قصه و به طور ناخود آگاه گریبان ذهن او را می گیرد. علت این امر نیز به جهت غیرمستقیم بودن امر آموزش به وسیله این شیوه است که نوعی آزادی عمل، نشاط، صمیمیت و پرهیز از اجبار در آن وجود دارد. اضافه بر این، همچنان که میدانیم صداقت، صمیمیت، محبت، خلوص، پاکی و امثال آن به عنوان یک کشش طبیعی و فطری در کودک وجود دارد.
به طور معمول فرایند شنیدن با گوش دادن یکی پنداشته می شود، در حالی که همیشه گوش دادن به معنی شنیدن نیست. در کلاس های درسی، بچه ها همه گوش می دهند بدون آنکه همه آنها واقعا بشنوند. اما در یک کلاس قصه گویی، بچه ها ضمن آنکه گوش می دهند، واقعا هم می شنوند. طبیعی است که فهمیدن نیز در نتیجه خوب شنیدن حاصل می شود. بچه ها زمانی که قصه ای گفته می شود، تمرکز حواس، دقت و آرامشی خاص دارند که در عادت دادن آنها به همواره خوب شنیدن بی تأثیر نیست. بچه ها با شنیدن هر قصه، این نکته را نیز احساس می کنند که شایسته تر آن است که بیش از آنچه میگویند، بشنوند و قبل از گفتن، کمی بیندیشند.
بسیاری از قصه ها پیامشان برای تمام انسان هاست. هدف آنها کمک به آدم کردن آنهاست و نه عالم ساختن آنها، و این چیزی است که در کنار آموزش های رسمی و علمی به شدت مورد نیاز است. شنیدن یک قصه برای آنها، لذت خاصی دارد که شیرینی آن تا مدتها درذهن او باقی می ماند و سعی دارد کم و بیش با قهرمانان قصه همانندسازی کند. علاوه بر این، بیان قصه به هر صورت، نوعی آموزش دادن غیرمستقیم بچه ها در زمینه مطالعه و کتاب خوانی است. آنها بعد از شنیدن یک قصه و بنا به حس و کنجکاوی خاصی که دارند، دوست دارند مطالب بهتر و بیشتری درباره آن موضوع بدانند و بنابراین به طور ناخودآگاه رو به کتاب می آورند .
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید
مقاله های روانشناسی کودک و نوجوان را مطالعه کنید