پسری بود که با خانوادش توی یک شهر زندگی می کردند. این پسر خیلی دوست داشت به آدمهای مورد علاقش ابراز احساسات کنه. برای این کار یک روش خواص خودش رو داشت …
قصه گفتن برای کودک ، فواید بسیاری دارد از جمله ممارست کودکان در مهارت هایی نظیر گوش دادن، تجسم، تصور و خیالپردازی. وقتی شما داستانی را به جای خواندن از روی کتاب، برای آنها تعریف می کنید، آزاد هستید که از تخیل خود استفاده کنید و بعضی کلمات را که حس می کنید برای کودک مناسب تر است در آن بگنجانید. خواندن داستان برای کودک، قدرت تخیل او را افزایش می دهد. زرافه جادویی تلاش می کند که مهارتهایی نظیر گوش دادن، تجسم، تصور و خیال پردازی را در کودکان تقویت کند .
قصه کودکانه صوتی چه خانه ی زیبایی
یک روز گرم تابستون توی یک جنگل بزرگ مگس کوچولو دنبال یه جای خنک می گشت که کمی استراحت کنه. رفت و رفت تا کوزه ای پیدا کرد. رفت توی کوزه و یکم نگاه کرد و …
قصه کودکانه صوتی چکه آب،چکه باران
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود هوا حسابی بارونی بود. قطره های بارون شر شر از آسمون می ریختن روی زمین. قطره ی آب از پشت شیشه، توی خونه، چسبیده بود به پنجره و …
قصه کودکانه صوتی جوجه های دارکوب
یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود جنگلی بود که حیوانات زیادی توش زندگی می کردن. یکی از این حیوانات دارکوب بود. دارکوب مدتی بود که سه تا تخم گذاشته بود و هر روز ازشون مراقبت می کرد تا صحیح و سالم تبدیل به جوجه بشن …
قصه کودکانه صوتی بوسه ی راسو
توی یک جنگل خیلی بزرگ و سبز راسوی کوچولویی با مامانش زندگی میکردن. اونا دوستای خیلی زیادی داشتن و از زندگیشون خیلی راضی بودن. راسو کوچولو خیلی خوشحال بود …
قصه کودکانه صوتی بشنو و باور نکن
یک روز ملا نصرالدین رفت سراغ شیشه بری که برای خونش که پر از در و پنجره بود شیشه سفارش بده. شیشه بر تمام شیشه هایی که برای ملا نصرالدین بریده بود رو مرتب درون یک جعبه چیده بود …
قصه کودکانه صوتی برف و شادی
پسری بود که تو یک شهر بزرگ با پدر و مادرش زندگی می کرد. پسر قصه ما عاشق فصل زمستان بود. میدونید چرا؟ به خاطر اینکه همیشه بهش گفته بودن فصل زمستون برف میاد …
قصه کودکانه صوتی آهوی لاغر
یکی بود یکی نبود. زیر گنبد کبود دشتی بود که حیوانات زیادی توش زندگی می کردن. از آهو گورخر گرفته تا شیر و پلنگ. قصه امشب در مورد دسته آهوهاست…
قصه کودکانه صوتی ابر کوچولو
یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود ابر کوچولویی بود که حسابی ماجراجویی رو دوست داشت. همیشه دلش می خواست تنهایی سفر کنه. یه روز ابر کوچولو رو کرد به پدر و مادرش و گفت…
قصه کودکانه صوتی مادر پیشی کوچولو
هوا ابری و سرد بود. باد می آمد. لیلا و مادربزرگ به خانه بر می گشتن. لیلا یک شانه آبی برای مادر خریده بود. شانه را در کاغذ قشنگی پیچیده بودن. شانه در دست مادربزرگ بود. آنها به کوچه خودشان رسیده بودن. مادربزرگ …
قصه کودکانه صوتی حوض کوچک، قایق کوچک
اونوقت ها که بچه بودم گاهی تو اتاق تنها میموندم و از پنجره، حیاط و حوض خونمون رو نگاه می کردم. حوض آب رو تو چهار فصل سال میدیدم. تو بهار آب حوض سفید و روشن بود و …
قصه کودکانه صوتی درختچه آلو
یکی بود یکی نبود. درختچه آلو همان که تازه یک سالش بود آلوهایش را می شمرد. یکی، دوت، سه تا، یک کرم چاق را روی شاخه اش دید. ترسید و لرزید. کرم گفت نترس من آمده ام آلو بخورم …
قصه گویی، فرایندی است که اگرچه ممکن است در میان همه قشرها انجام گیرد، اما مخاطبان اصلی آن کودکان و نوجوانان اند. نقش و تأثیر قصه چه به صورت گفتن از حفظ و چه خواندن از روی متن و تصویر، کاملا بدیهی و روشن است. استفاده از این شیوه در دوره های پیش دبستانی و دبستانی، ضروری است. قصه ها به جهت سادگی، روانی و برخورداری از عنصر خیال، معمولا بهتر شنیده می شوند تا خوانده شوند. به این خاطر است که می بینیم هنر قصه گویی، عمری به بلندای تاریخ دارد. عمر آن، به اندازه عمر آدمی است قصه مثل لبخند، زبان حال مشترک همه انسانهاست که هر یک به طریقی آن را باز می گویند. همه غم ها و غصه های آدمیان در قصه ها تلنبار شده اند. قصه، یادآور تمام دیروزهای سبز ماست که در دوران خوب کودکی به سر شدند و اکنون فقط بعضی از ما، یعنی آنها که نخواسته اند کودکی خویش را فراموش کنند، دلبسته و وابسته به آن می باشند. می خوانند، می گویند، می شنوند و می نویسند تا آرام گیرند. اما به خاطر صمیمیت و معصومیت خاصی که در عالم قصه وجود دارد، گفتن و شنیدن آن برای بچه ها جالب تر است.
قصه، درهای تازه بیان و ادای مقصود را بر روی کودکان می گشاید و وسایل و ابزار کاملا متفاوتی برای بازگو نمودن تجربه ها، مشاهدات و احساسات در اختیارشان می گذارد. در همان زمان که بچه ها در تنهایی و انزوایی خاص و در میان دیوارهای سیمانی خانه و مدرسه محصور شده اند، قصه، سفر عاطفی بسیار خوبی است که در آن رؤیاها و آرزوهای خویش را باز می یابند. به همین خاطر است که گفته می شود توجه به امر قصه گویی برای بچه ها باید از وظایف اصلی والدین،مربیان و معلمان باشد. همان طور که بازی جزیی از زندگی بچه هاست، قصه گویی و نمایش خلاق نیز جزیی از زندگی بچه هابه حساب می آید. قصه کودکانه در نگاه اول تأثیر سرگرم سازی دارد، اما از نظر تاریخی، قصه گویی به همان خوبی که برای سرگرم کردن کودکان مورد استفاده واقع شده، برای تربیت آنها نیز به کار رفته است.یکی از تأثیرات قصه گویی در همین وادار سازی کودک به تفکر و تأمل است که در پایان یک قصه و به طور ناخود آگاه گریبان ذهن او را می گیرد. علت این امر نیز به جهت غیرمستقیم بودن امر آموزش به وسیله این شیوه است که نوعی آزادی عمل، نشاط، صمیمیت و پرهیز از اجبار در آن وجود دارد. اضافه بر این، همچنان که میدانیم صداقت، صمیمیت، محبت، خلوص، پاکی و امثال آن به عنوان یک کشش طبیعی و فطری در کودک وجود دارد.
به طور معمول فرایند شنیدن با گوش دادن یکی پنداشته می شود، در حالی که همیشه گوش دادن به معنی شنیدن نیست. در کلاس های درسی، بچه ها همه گوش می دهند بدون آنکه همه آنها واقعا بشنوند. اما در یک کلاس قصه گویی، بچه ها ضمن آنکه گوش می دهند، واقعا هم می شنوند. طبیعی است که فهمیدن نیز در نتیجه خوب شنیدن حاصل می شود. بچه ها زمانی که قصه ای گفته می شود، تمرکز حواس، دقت و آرامشی خاص دارند که در عادت دادن آنها به همواره خوب شنیدن بی تأثیر نیست. بچه ها با شنیدن هر قصه، این نکته را نیز احساس می کنند که شایسته تر آن است که بیش از آنچه میگویند، بشنوند و قبل از گفتن، کمی بیندیشند.
بسیاری از قصه ها پیامشان برای تمام انسان هاست. هدف آنها کمک به آدم کردن آنهاست و نه عالم ساختن آنها، و این چیزی است که در کنار آموزش های رسمی و علمی به شدت مورد نیاز است. شنیدن یک قصه برای آنها، لذت خاصی دارد که شیرینی آن تا مدتها درذهن او باقی می ماند و سعی دارد کم و بیش با قهرمانان قصه همانندسازی کند. علاوه بر این، بیان قصه به هر صورت، نوعی آموزش دادن غیرمستقیم بچه ها در زمینه مطالعه و کتاب خوانی است. آنها بعد از شنیدن یک قصه و بنا به حس و کنجکاوی خاصی که دارند، دوست دارند مطالب بهتر و بیشتری درباره آن موضوع بدانند و بنابراین به طور ناخودآگاه رو به کتاب می آورند .
اینستاگرام زرافه جادویی را دنبال کنید
مقاله های روانشناسی کودک و نوجوان را مطالعه کنید