بررسی مشکلات و اختلالات رفتاری در کودکان

مشکلات و اختلالات رفتاری در کودکان

اختلالات رفتاری در کودکان دارای شیوع بالا و قابل توجهی است و با وجود اینکه بعضی از مشکلات رفتاری کودکان با رشد کودک کاهش مییابد، ولی بسیاری از آنها از جمله عدم تمرکز در کودکان آینده آنها را بطور جدی متأثر مینمایند و ناتوانی های دوران بزرگسالی را بهمراه خواهند داشت. تجربه های نخستین زندگی، بنیان سلامتی یا بیماری روانی افراد را در بزرگسالی پی ریزی می کنند، از این رو مداخله کارآمد در دوران کودکی نه تنها سازگاری کنونی کودک را بهبود می بخشد، بلکه کاهش چشمگیر اختلالات رفتاری آینده را نیز در پی دارد.

برای درک هر چه بیشتر مسائل دوران کودکی و نوجوانی، مطالعه ی تحول بهنجار و دقت در رفتار شناسی کودکان مشکل دار شاید بهترین راهنما است، زیرا کودک پیوسته در حال تحول است. شناخت مراحل تحول بهنجار و آگاهی از دانش روانشناسی کودک و نوجوان و رفتار شناسی کودکان به درک بیشتر و بهتر مفهوم نابهنجاری کمک شایانی می کند. کودکان با افزایش سن دچار تغییرات جسمانی و روانی می شوند.

اگر چه در بین صاحبنظران از نظر چگونگی طی مراحل مختلف رشد اختلاف نظرهایی وجود دارد ولی اغلب نظریه های مطرح شده در زمینهی رشد کودک بر سر مواردی که در پی میآیند توافق دارند. ـ رشد به تغییر در طول زندگی اشاره دارد. این تغییر ممکن است کیفی و یا کمی باشد. ـ رشد شامل رشد جسمانی، هیجانی، شناختی و اجتماعی میشود. ـ رشد نتیجهی تعامل بین متغیرهای بیولوژیکی، روانشناختی و اجتماعی ـ فرهنگی است.

در هر جامعه ای سلامت کودکان و نوجوانان از اهمیت ویژ های برخوردار بوده است و تامین بهداشت روانی به آنان کمک می کند تا از نظر روانی و جسمی سالم و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند.کودکان با اختلال رفتاری بخشی از افراد جامعه را تشکیل می دهند. ازنظر روانشناسی کودک اختلال های رفتاری و روانی دوران کودکی و نوجوانی دربرگیرنده رفتارهایی هستند که دائمی بوده و با سن فرد متناسب نمی باشند و منجر به تضادهای اجتماعی، نارضایتی و ناشادی فردی و شکست درتحصیل می شود.

این اختلالات حاصل تعامل کودک با محیط وی است. مشکلات رفتاری در دوران کودکی و بیماری های روانی در کودکان ، پیش بینی کننده افزایش احتمال ابتلاء به اختلالات روان پزشکی در دوران نوجوانی و بزرگسالی است.

با رویکرد روانشناسی کودک و نوجوان ، نشانه های اختلالات رفتاری در کودکان به ۵ زیر گروه طبقه بندی شده است که عبارتند از :
۱- پرخاشگری/ بیش فعالی در کودکان
۲- اضطراب / افسردگی در کودکان
۳- ناسازگاری اجتماعی کودک
۴- رفتار ضد اجتماعی کودکان
۵- اختلال کمبود توجه در کودکان

عواملی چون جنسیت، سن، پایه تحصیلی، تحصیلات والدین، شغل والدین، ترتیب تولد، بعد خانوار، شهری یا روستایی بودن، وضعیت تحصیلی کودک، وجود مشکلات خواب و مشکلات جسمی، جدایی والدین، فقدان والدین، سوء رفتار با کودک و یا حضور در خانواده ای که سوء رفتار صورت می گیرد، وضعیت اقتصادی، با بیماری های روانی در کودکان مرتبط می باشد.

بعلاوه بین وجود اختلالات رفتاری و هیجانی در کودکان و به کارگیری روش تنبیه بدنی و خشونت در مقابله با رفتار کودکان رابطه ای مشاهده شده است که میتواند ناشی از ناآگاهی والدین از نحوه برخورد با کودک براساس دوره رشد و تکامل باشد و همین مسأله دلایل بروز برخی از رفتارهای غیر عادی و بیماری های روانی در کودکان می باشد؛ به طوری که والدین در مقابل رفتارهای متنوع مراحل رشد با برخوردهای نادرست و تربیتی ناصحیح با آنها از روش تنبیه بدنی و خشونت استفاده می کنند که منجر به تشدید مشکل رفتاری – هیجانی در کودک میگردد.

تحقیقات حوضه ی روانشناسی کودک و نوجوان نشان می دهد که  تا قبل از سن بلوغ میزان مشکلات رفتاری کودکان پسر بیشتر از دختران است و پس از سن بلوغ این میزان تغییر کرده و شیوع اختلالات رفتاری در زنان بیشتر از مردان می شود.

 اختلالات و ناسازگاری ها از نظر روانشناسی کودک و نوجوان
اختلالات و ناسازگاری ها از نظر روانشناسی کودک و نوجوان

معرفی اختلالات یادگیری در کودکان

اختلالات یادگیری در کودکان یکی از موارد مهم سنین کودکی است. والدین، به طور معمول همیشه درگیر مشکلات فرزندانشان هستند و این درگیری ها در تمام خانواده های شهری و روستایی، پولدار و بی پول، تحصیل کرده یا معمولی وجود دارد فقط نوع و شدت آن با هم متفاوت است. عدم تمرکز در کودکان ، اضطراب و عدم برقراری ارتباط مناسب با معلم و همکلاسی تاثیر مخربی بر عملکرد تحصیلی کودک دارد و گاهی با رفتار ضد اجتماعی کودکان همراه است. در کودکانی که بهره هوشی طبیعی دارند، کاهش عملکرد تحصیلی میبایست با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد تا علت دیر آموز بودن کودک به درستی تشخیص داده شود.

دیرآموز اصطلاحی است که برای اطلاق به کودکی با مشکلات یادگیری به کار می رود و منظور یادگیرنده ایست که مطالب را کندتر و آهسته تر از متوسط همسالان طبیعی خود فرا می گیرد. چنین کودکی دارای قوای هوشی طبیعی است که به هر دلیلی مطالب را کندتر از آنچه متناسب سن او است یاد می گیرد.

بسیاری از دانش آموزانی که از عهده برنامه درسی برنمی آیند در محیط هایی بوده اند که آنها را برای رویارویی با انتظارات نظام آموزشی مهیا نساخته است. نتیجه ی چنین حالتی آن خواهد بود که کودکان از همان ابتدای ورود به مدرسه از برنامه درسی عقب می افتند، وقتی برای دانش آموزی احساس عدم توانایی در رقابت کردن بوجود آید موجب دلسردی از یادگیری و در نهایت کناره گیری از درس و مدرسه می شود.

گروهی از دانش آموزان بدلیل ناتوانی های جسمی، اجتماعی و محدودیت های شناختی یا هوشی در پیشرفت تحصیلی مطابق با برنامه درسی با مانع روبرو می شوند البته ممکن است این دسته در پاره ای از دروس در حد متوسط و معمول و یا بالاتر باشند و مشکل آنها صرفآ در بعضی از مواد درسی است.

تاریخچه افت تحصیلی و کاهش عملکرد تحصیلی همراه با رفتارهای غیر انطباقی دیگر کودک میتواند یک معیار قابل قبول در اختلالات رفتاری در کودکان باشد. درک رفتار کودک بدون واقف شدن به نقش افراد مهم زندگی کودک غیر ممکن است. کودکان به ندرت به خاطر مسائل روانشناختی خود به جستجوی کمک بر میآیند و این بعهده بزرگسالان است که از جانب آنان اقدام نمایند. پدر و مادر و اولیاء مدارس از افراد مهم و کلیدی در این زمینه می باشند.

والدین ممکن است احساس کنند هر مشکلی بر توانائی آنان به عنوان پدر و مادر منعکس می گردد. والدین غالبا” مشکل را قطعی تلقی نمی کنند و انتظــار آنها این است که کودک بزودی از این مرحله بگذرد. ورود به دبستان غالبا” زمانی است که اختلالات رفتاری در کودکان و به دنبال آن مسائل مربوط به اختلالات یادگیری در کودکان برای نخستین بار شناخته می شوند. یکی از دلایل آن این است که رفتاری که در خانه تحمل میشود، ممکن است در مدرسه قابل تحمل نباشد.

در اکثر موارد تفاوتهای رفتار بهنجار و نابهنجار، به وضوحی که در مورد بزرگسالان تعیین می شود، قابل تفکیک نیست. تمام کودکان گاهی رفتار غیرانطباقی از خود نشان میدهند و زمانی این رفتار به عنوان اختلالات رفتاری نابهنجار تلقی می گردد که بطور تکراری روی دهد و در کارکرد خود فرد یا دیگران اختلال ایجاد نماید.

اکثر اوقات عدم تمرکز در کودکان ، اضطراب و عدم برقراری ارتباط مناسب با معلم و همکلاسی مشکل یادگیری در کودکان را ایجاد می کند، در کودکانی که بهره هوشی طبیعی دارند، کاهش عملکرد تحصیلی میبایست با دقت بیشتـــری مــورد بررسی قرار گیرد، تاریخچه عدم موفقیت تحصیلی همراه با رفتارهای غیر انطباقی دیگر کودک میتواند یک معیار قابل قبول در اختلالات یادگیری در کودکان باشد.

بر این اساس کودک با اختلالات رفتاری را کودکی می‌داند که رفتارهایش به اندازه‌ای نامناسب است که شرکت او در کلاس درس، باعث از هم گسیختن حواس یا آشفتگی ذهنی سایر همکلاسان باشد و نیز فشاری بیش از حد به معلم وارد کند.

مشکلات رفتاری کودکان در صورت نامتناسب بودن با سن فرد، شدید، مزمن یا مداوم  بودنش و گستره آن شامل رفتارهای بیش‌فعالی و پرخاشگرانه تا رفتارهای گوشه‌گیرانه است. ویژگی‌ این‌گونه مشکلات رفتاری کودکان این است که اولا تاثیر منفی بر فرایند رشد و انطباق مناسب کودک با محیط دارد، ثانیا مزاحمت برای زندگی دیگران به‌ وجود می‌آورد.

تشخیص اختلال یادگیری و رفتار شناسی کودکان دیرآموز :

-در درک مفاهیم یادگیری مطالب، کندتر از متوسط شاگردان کلا س هستند.
-در تشخیص روابط پیچیده ضعیف اند.
-از درک مفاهیم انتزاعی عاجزند.
-برای یادگیری مطالب درسی به تمرین بیشتری نیاز دارند.
-دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالا ن خود محدودتر است.
-نسبت به همسالا ن خود خزانه لغات محدودتری دارند و از دستور زبان ساده ای که ویژه دانش آموزان کوچک تر است استفاده می کنند.
-در خواندن و فهمیدن کتاب های درسی با مشکل مواجهه اند.
-در انجام تکالیف درسی معمولا دو تا سه سال از همسالا ن خود عقب ترند و دچار افت تحصیلی می شوند.

ویژگیهای عاطفی کودکان دیرآموز:

اعتماد به نفس آنها پایین است
-ضعف در انگیزه دارند
-دامنۀ توجه آنها پایین است
-خودارزشمندی ندارند
-به بازی توجه ویژه دارند
-محبت پذیر هستند

اختلالات یادگیری در کودکان
اختلالات یادگیری در کودکان

مشکلات عاطفی که باعث اختلالات رفتاری در کودکان می شوند

معمولا مشکلات عاطفی و هیجانی و بیماری های روانی در کودکان به شکل اختلالات رفتاری در کودکان نمایان می شود. بعضی از آنها به مرور کمرنگ شده و حل می شوند و بعضی نیز اگر درمان نشوند اغلب تا پایان عمر او را گرفتار خود خواهد کرد و اگر ادامه یابند مانع رشد طبیعی کودک شده یا آن را به تاخیر می اندازند.

این ناسازگاری ها معمولاً در مقابل عوامل نامطلوب محیطی ظاهر می‌شوند و می‌توان گفت عکس العمل یا پاسخی هستند که کودک به شرایط نامطلوب خانوادگی یا اجتماعی خود نشان می دهد. هر گاه فشار عوامل نامساعد بیش از توانایی و مقاومت یا قدرت سازگاری کودک باشد، در او واکنش های غیرعادی ایجاد کرده و باعث بحران‌های عاطفی حاد ولی گذرا و ناپایدار می شود.

به عبارت دیگر در اکثر موارد چون عوامل نامطلوب مدت زیادی باقی نمی‌مانند، کودک خود به خود و به تدریج بهبود یافته و به رفتار عادی برمی‌گردد، ولی اگر این عوامل پابرجا باشند کم‌کم واکنش های غیرعادی کودک شدت یافته و به صورت ناسازگاری شدید و رفتار ضد اجتماعی کودکان بروز می‌کند.

از عوامل روانی موثر در اختلالات رفتاری می توان به موارد زیر اشاره نمود:

تعارض : یعنی فرد در مقابل دو هدف قرار گرفته که قادر به انتخاب یکی نیست پس با انتخاب یکی در مقابل دیگری احساس محرومیت می کند و موجب پدیدار شدن فشار و ناراحتی می شود.
ناکامی: منظور ناراحتی شدید از نرسیدن به یک هدف است. وقتی برای رسیدن به چیزی از لحاظ روانی برنامه ریزی می کنیم و به آن نرسیم دچار سرگردانی شده و موجب ناراحتی می شود .
استرس: هنگامی که مجموعه ای از عوامل روانی درونی و بیرونی در ذهن فرد تبدیل به ساختار تهدید کننده یا آسیب روانی می شود موجب ایجاد فشار و ناراحتی روانی می شود.

این اختلالات رفتاری در کودکان از نظر روانشناسی کودک و نوجوان ، بر اساس دوره های مختلف سنی تقسیم بندی شده اند.

مشکلات رفتاری کودکان
مشکلات رفتاری کودکان

تقسیم بندی ناسازگاریها و مشکلات رفتاری کودکان در دوره های مختلف سنی

طبقه بندی و تشخیص مسائل و مشکلات کودکان و نوجوانان امری دشوار است زیرا این مسائل تحت تأثیر عوامل فرهنگی قرار دارند و گاهی از نظر ملاک های تشخیصی با یکدیگر همپوشی دارند، دارای ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر هستند و بر هم تأثیر میگذارند. علیرغم تمامی این مشکلات طبقه بندی های گوناگونی از اختلالات دوران کودکی و نوجوانی صورت گرفته است.

  1. مشکلات رفتاری کودکان در دوران اوایل کودکی ( تولد تا ۳ سالگی):

اغلب با واکنش های جسمانی- روانی بروز می کند مانند اختلالات گوارشی به صورت تهوع، استفراغ، اسهال، دل درد، یبوست، بی اشتهایی، لاغری و گاه اضطراب، نگرانی، بی قراری، کم خوابی و یا بدخوابی. این علایم در صورت تکرار زیاد، کم کم موجب تضعیف یادگیری های جدید در کودک می شوند.

  1. مشکلات رفتاری کودکان مربوط به دومین دوره ی کودکی( ۴ تا ۶ سالگی ):

در این دوره اغلب به صورت ترس، انواع عادت های نامطلوب مانند مکیدن انگشت و اشیا، ناخن جویدن ،شب ادراری، پرخاشگری و تخریب اسباب بازی ها یا وسایل خانه و گاه به صورت بی اشتهایی، بد خوابی، اختلالات گویایی از جمله لکنت زبان و اختلال در ارتباط کودک با سایر افراد خانواده، مشخص می شود.

  1. مشکلات رفتاری کودکان مربوط به سومین دوره ی کودکی ( ۷ تا ۱۱ سالگی ):

در این دوره اغلب به صورت دروغ گویی، دزدی، امتناع از رفتن به مدرسه، استمنا، تیک زدن، گریه و خنده های غیرعادی، خود را به مریضی زدن، مشکلات تحصیلی به ویژه در دیکته و ریاضی و نظایر آن بروز پیدا می کند. اختلالات یادگیری در کودکان با شروع دوران مدرسه نمود بیشتری پیدا می کند.

باید توجه داشت که کودک تنها یک پاسخ دهنده ی منفعل به محرّکها نیست، بلکه شیوه های خاصی را برای ارائه ی پاسخ ها برمیگزیند، به طوری که به نظر میرسد پاسخهای او با هدف شکل گیری یک یادگیری مناسب طرّاحی شده اند.

برای تشخیص زودرس ناسازگاری ها و بیماری های روانی در کودکان و درمان فوری آنها، اغلب نیاز به مراجعه به روانشناس کودک و مشاور و همراهی والدین با آنها در اجرای نکات روانشناسی کودک و نوجوان دارد.

 

نوشته های مشابه
اهمیت روانشناسی کودک
پرخاشگری در کودکان،بایدها و نبایدها
چگونه ناخن کودک را کوتاه کنیم؟
ترس کودکان از کوتاه کردن مو ، راهکارها
روش برخورد با تف کردن کودک

لینک اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/BfV2ygEFoDL/

 

نوشتهٔ بعدی
آنچه والدین باید در مورد کودکان خود بدانند
نوشتهٔ پیشین
طرز برخورد با کودک دمدمی مزاج چگونه است؟

هشدار: مقالات مربوط به بخش سلامتی و تغذیه، پزشکی، بارداری، زیبایی، روانشناسی برای آموزش و افزایش اطلاعات کاربران فارسی‌زبان گردآوری شده‌اند و صرفا جنبه اطلاع‌رسانی دارند. کاربران برای تشخیص، تسکین و درمان مشکلات حوزه پزشکی و سلامتی ابتدا با پزشک مشورت کنند.

ممکن است به این مطالب نیز علاقمند باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست